کدخبر: ۸۷۸۰۰
۰۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۳۹
چاپ

یادداشت:

سفره های یلدایی مردمان شهرلنده+کلیپ

جا دارد به پاس این همه سخاوت و کرامت در برابر عظمت خاندان بزرگ ایشان سر تعظیم فرود آورد و انسانیت را در آغوش گرفت و به کرامت این انسان های بزرگ کلاه از سر بیرون آورد.

به گزارش خبرلنده، محمد ارتشی در یادداشتی در خصوص فداکاری بانوی لنده ای که اعضای بدنش را ایثارگرایانه به افراد نیازمند اهدا کرد نوشت:

هوالباقی
 وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ آیه 32 سوره مبارکه مائده
و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده. و هر آینه رسولان ما به سوی آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسیاری از مردم بعد از آمدن رسولان باز روی زمین بنای فساد و سرکشی را گذاشتند.
الفبای درد از لبم می تراود
نه شبنم که خون از شبم می تراود
سه حرف است مضمون سی پاره دل
الف لام و میم از لبم می تراود...

 در کوچه باغ های محنت خیز دل غمزده ی مان با یادت قدم می زنیم و آرام در سکوت مویه کنان به خاطرات زخمی این روزهای بی تو فکر می کنیم. روزهای نبودنت چندین قرن است مادر. در غمت چونان دیوانه ای چراغ به دست کوچه ها و خیابان های این خاک محنت خیز را گز می کنیم و دریا دریا برای اینکه حرمت رفتنت را پاس بداریم به پهنای صورت اشک می ریزم.
در روزهای محنت خیزی که گذشت خبر درگذشت بزرگ بانوی ایل مان مرحومه مغفوره بی بی صدرس تقوایی نسب تمام اهالی دیار زخمی مان را در غمی جانکاه فرو برد. مادری از سلاله پاکان درگهش، از جنس آیینه و آفتاب که وجود مهرانگیزش گرمابخش همه خانواده ها و ایل و دیارمان بود. مادر صدیقه و طاهره ای که در زندگی دنیوی خویش همیشه یار و یاور همه فامیل و اقربا بود و نفس مسیحایی اش همه آلام را از خاطر پریشان انسان های دردمند می زدود. بزرگ بانویی که حتی در زمان مرگ و رحلت از این دنیای فانی و پیوستن به لاهوتیان اقلیم نورانی بی زمانی و بی مکانی با اهداء اعضای مبارک شان به انسانهای دردمند جانی دوباره بخشید و به مثابه کریمیان قدیسه درگاه الوهی نفس تازه ای در کالبد زخمی این انسان های دردمند دماند.

جا دارد به پاس این همه سخاوت و کرامت در برابر عظمت خاندان بزرگ ایشان سر تعظیم فرود آورد و انسانیت را در آغوش گرفت و به کرامت این انسان های بزرگ کلاه از سر بیرون آورد. نکته سیاه این قصه پریشان اما بی توجهی مسئولین شهرستانی و بالاخص مسئولین استانی استان کهگیلویه است که چون زخمی در گلو مانده است. قصه پر غصه ای که یادآوری اش در دل داغدارمان چون نیشتری زهرآلود است. مگر کار متولیان امر غیر از اشاعه فرهنگ این کار بزرگ چیز دیگری است. مگر مسئولان شهرستانی و استانی وظیفه سازمانی در خصوص تقدیر، امتنان و کمک به اشاعه و نهادینه کردن فرهنگ اهدای عضو و بزرگداشت این امر خطیر ندارند. کار توسعه استان را که واگذاشته اید و در این خصوص امیدی بر شما نیست اما در دولت فخیمه و مردمی دولت خدمتگزار که این قدر ریاست محترم جمهوری در خصوص اینچنین مسائلی حساسیت مفرط به خرج می دهند، واقعا کوتاهی و بی توجهی شما مسئولان شهرستانی و استانی سزاست. جا داشت که به پاسداشت ادب و اخلاق و در جایگاه تقدیر از این بانوی عفیفه مومنه که با اهداء اعضای مبارک خویش جان چند نفر انسان را نجات داده و به آنها زندگی دوباره بخشیده، از مقام شامخ و کار پرارج و پر ارزش ایشان تقدیر به عمل می آوردید. در پایان نیابتا از طرف خود و اصالتا از طرف خانواده محترم جلالی و تقوایی نسب و ایل بزرگ تاماولی تیره سلبعلی.... از همه کسانی که در مراسم تشییع، تدفین و خاکسپاری و ختم ایشان با حضور خویش مرهمی بر داغ بزرگ ما بودند کمال تشکر و امتنان را دارم.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيم‏
سوره توبه (9) آیه 129
و السلام علی من اتبع الهدی  

این یادداشت از سری یادداشت های مخاطبان بوده و این پایگاه خبری در تائید و یا رد ادعای نویسنده هیچ مسئولیتی ندارد.
انتهای پیام

پربیننده ترین