کدخبر: ۷۴۰۶۹
۲۶ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۹
چاپ

منتظر موضع گیری موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) هستیم/ فراموش نکردیم هاشمی با منتقدین دولت سازندگی چه می کرد/ ماجرای سکوت امام(ره) پس از پذیرش قطعنامه

هجمه به طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر،از ابتدای مطرح شدن آن در مجلس شورای اسلامی مسئله غیر قابل اغماض بود که از سوی برخی جریان های خاص پیگیری می شد.

به گزارش خبر لنده به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، هجمه به طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر،از ابتدای مطرح شدن آن در مجلس شورای اسلامی مسئله غیر قابل اغماض بود که از سوی برخی جریان های خاص پیگیری می شد.

در این راستا روزنامه های اصلاح طلبان پیشتازی خود را در این عرصه حفظ کردند و در گزارشات و مصاحبه های خود تمام تلاش شان را برای تخطئه و وارونه جلوه دادن هدف این طرح صورت دادند.

گفتنی است روزنامه قانون پس از چند ماه مصاحبه ای را منتشر می کند که مشخص است در همان روزهای هجمه به طرح مذکور تهیه شده است، اما با توجه به دستگیری و به زندان رفتن فرد مصاحبه شوند، طی روزهای جاری که وی به مرخصی از زندان آمده ،متن آن منتشر شده است.

روزنامه قانون مطرح نمی کند که این مصاحبه را قبل از دستگیری آقای نکونام با وی ترتیب داده است و می نویسد:   قانون در گفت وگویی با آیت‌ا... محمد رضا نکونام قبل از بیماری ایشان  به بررسی شرایط امر به معروف و نقش دولت در اجرایی کردن این حکم الهی پرداخته است.

این مصاحبه مسئله دار با فردی به نام محمدرضا نکونام که اصلاح طلبان علاقه دارند او را آیت الله! خود بنامند از تیترش گرفته تا موضوعات مطرح شده در آن،مولفه هایی را در خود گنجانده است که تنها به درد رسانه های ضد انقلاب می خورد.

مصاحبه ای با عنوان "امر به معروف دولتی نتیجه ندارد" در حالی منتشر می شود که نه تنها  به دنبال ارائه گزاره های مناسب برای ترویج امر به معروف در جامعه نیست بلکه به دنبال تخطئه اقداماتی است که ممکن است در راستای ترویج امر به معروف و حمایت دست اندرکار این موضوع در کشور قلمداد شود.

اظهارات نکونام نشان می دهد که رسانه های اصلاح طلب و افرادی چون نکونام حتی به خودشان زحمت نداده اند متن قانون تهیه شده در مجلس شورای اسلامی را بخوانند و موارد مطرح شده در آن را بررسی نمایند.

برخی تناقضات فقهی و قانونی مهم مطرح شده در مصاحبه روزنامه قانون که بهتر است مورد توجه دادگاه ویژه روحانیت؛ به بهانه مصاحبه آیت الله نمایی که در مرخصی از زندان به سر می برد؛ قرار بگیرد:

روزنامه قانون می نویسد:

  • امر به معروف در جامعه بدوی دیگر نظام‌مند و جمعی نیست، ولی در جامعه مدنی ممکن است جمعی هم بشود، در ساختار جمعی دولت هم ممکن است که بتواند این سمت را پیدا کند.
  • در جامعه اسلامی اصلا نباید کار به جایی برسد که دولت امر به معروف کند، اگر به این نقطه برسیم مغلوب شده‌ایم.

در ابتدای این مصاحبه اشاره ای از سوی نکونام شده است که امر به معروف می تواند دولتی هم باشد اما ظاهراً ایشان دچار فراموشی است که تنها به فاصله چند جمله تناقض گویی خود را آشکار می کند و می گوید امر به معروف به وسیله ی دولت سبب مغلوب شدن جامعه است.

 

  • وقتی که بحث قانونی شدن امر به معروف و نهی از منکر پیش می‌آید به تبع آن پای دولت‌ها هم به این مسئله‌ باز می‌شود
  • وظیفه دولت است که قوانین نسبت به امر به معروف و نهی از منکر را وضع کند اما «وضع قانون» غیر از «آمر به معروف» است، ممکن است دولت برای ساختمان سازی هم قانون وضع کند،اما ساختمان نمی‌سازد. قانون را باید دولت وضع کند.

مصاحبه شونده اینقدر مطلع نیست که قوانین در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و اجرای آن بر عهده دولت است  و ظاهرا منظور آقای نکونام حاکمیت نظام اسلامی است نه تصویب یک قانون از جانب مجلس شورای اسلامی و اجرای آن به وسیله دولت! چرا که از سوی دیگر با تقسیم بندی جامعه به دو نوع بدوی و مدنی سعی دارد اصرار کند که فضای اجتماعی ما بدوی است که به سمت چنین رویکردهایی در مسئله امر به معروف و نهی از منکر می رود.

 

  • در امر به معروف و نهی از منکر این امر بعد از آن ساختار اجتماعی و نصیحت و توصیه و سفارش و موعظه و اینهاست. یعنی خود امر به معروف یک قانون اجرایی نهایی است.

وی که خود را آیت الله و فقیه می داند، در این بند از سخنانش دچار اشتباهی شده است که حتی افراد مومن عادی آن را می دانند و مرتکب آن نمی‌شوند، این است که ایشان حتی تعریف درست از امر به معروف را نمی داند. چراکه توصیه و نصیحت و سفارش و موعظه از مراتب امر به معروف است و به تمام این مراتب امر به معروف گفته می شود.

 

  • ما به جای اینکه به امر به معروف و نهی از منکر بپردازیم ابتدا باید به مهرورزی و خشونت گریزی بپردازیم.

امر به معروف یکی از قوانینی است که با اجرا شدن در جامعه سبب ایجاد مهروزی و رسیدن شهروندان اسلامی به حقوق شهروندی خود می‌شود. از ایشان باید پرسید که آیا ایجاد مهرورزی و خشونت گریزی در جامعه، راهی به جزء امربه معروف دارد؟ در این گفتار ایشان تنها مغالطه ای کرده اند که پاسخ آن داده شد.

 

  • چرا امروز در جامعه ما اسیدپاشی می‌شود؟! چون خشونت در جان ما نفوذ کرده. جامعه‌ای که خشونت دارد نمی‌تواند امر به معروف داشته باشد

مطرح کردن اسیدپاشی که اشاره شده، ظاهراً اسیدپاشی های اخیر در اصفهان است که با هدایت رسانه های ضد انقلاب و معارض به افرادی نسبت داده شد که قصد امربه معروف داشتند و این موضوع بارها از جانب مسئولین مربوطه تکذیب شد و این حربه ای برای ضربه زدن به آمران به معروف بود.جالب است که این فرد هم در راستای همان موج رسانه ای مسموم است.

 

  • شما مسئله حجاب را با یک زمینه‌های خاصی دنبال می‌کنید که هیچ کدام دینی نیست لذا جامعه آسیب می‌بیند.  در کتاب فقهی ما «ستر‌المراء» مطرح است و حجاب مطرح نیستوقتی یک جامعه اسلامی هنوز میان ستر و حجاب فرق نمی‌گذارد و فقط حجاب حجاب می‌کند، خب قهرا عریانی پیش می‌آیدخواص ما هنوز فرق بین پوشش و حجاب را چندان نمی‌دانند؛ وقتی خواص قواعد علمی، دینی، فکری و استنباطی را مشکل نداند قهرا عوارض هم پیدا می‌شود.

حجاب یکی از قوانین نجات بخش اسلامی است و در راستای آزادی بخشی به شهروندان جامعه است. البته کسی از علما و مراجع شناخته شده‌ و مورد اطمینان مردم منکر آن نشده اند و از منظر علمای تشیع کسی منکر حجاب نشده است.

 

  • یک شخص پوشیه (برقع)را هم جزو شرایط پوشش زن قرار می‌دهد که مستهجن است.

در کتابی که ایشان مورد اسناد قرار داده و از آن نام برده است و مربوط به خدشه وارد کردن پوشیه است،حدیثی را از پیامبر آورده است که خود این شخص در همان کتاب اعتراف کرده است که البته این حدیث ضعیف است و قابل اعتنا نیست. چطور این فرد آن را اثبات شده می داند با توجه به داشتن ادله ای ضعیف، جای سئوال دارد.

 

یکی از شاگردان آقای نکونام که سابقه حضور مستمر در کلاس های وی را داشته است به برخی از ویژگی های این شخص اشاره می کند که با توجه به تلاش رسانه های اصلاح طلب برای آیت الله سازی می تواند مفید باشد:

دروسی که آقای نکونام در قم تدریس می کرد سه درس تفسیر، فقه و فلسفه بود. البته در روزهای پنج شنبه و جمعه هم سه درس دیگر را ارائه می کرد که جمعا به شش درس می رسد. در همه ی این دروس، خود را صاحب نظر می دانست و دیگران را تضعیف و حتی در بسیاری از موارد هتک می کرد، بنا بر عدم اشاعه ی این صحبت ها از اصل آن خودداری می شود اما برای نمونه تنها به یک مورد از هزاران مورد آن را اشاره می کنم،وی در درس تفسیر خود مرحوم علامه طباطبایی را فردی روستایی و عقب افتاده از جامعه می دانست و همین امر را دلیل عدم مورد توجه قرار گرفتن تفسیر المیزان ایشان می دانست! این موضوع تنها از جانب ایشان مطرح می شد و قاطبه علما و مفسیرین کتاب شریف المیزان را زمینه و سندی برای ایجاد روشی نو در علم تفسیر می دانند.

ادعای ارتباط با عالم غیب یکی دیگر از خصوصیات و ادعاهای این فرد بود که با بیان ارتباط با اجنه و ملائکه توانست تعداد معدودی از طلبه ها را جذب خود کند.

در کلاس هایی که این فرد داشت،‌ بیشتر زمان کلاس ها به تعریف و تمجیدش از خود و خانواده اش و تبلیغ کتاب ها و استادانی که داشت، سپری می‌شد.

این فرد مدعی بود که می تواند با هرکسی مناظره و با صحبت هایش او را قانع کند، لذا در جلسه ای نبود که این فرد مدعی نشود که قادر است تمام علما و مراجع را با بحث های چالی‌اش شکست دهد البته هیچ گاه قدمی را برای اثبات ادعایش بر نداشته است.

در پایان نیز تاکید می شود که دادگاه ویژه روحانیت ضمن مد نظر قرار دادن ادعاهای آقای نکونام،پیگیری‌های قانونی را نسبت به روزنامه قانون دنبال کند.

 

انتهای پیام/ط