کدخبر: ۷۰۸۴۰
۲۹ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۲۱
چاپ

سلامت رواني و عاطفي كودك در گرو حضور فيزيكي مادر است/ تغيير مفهوم خانواده در ذهن كودك با اشتغال مادر

كارشناس ارشد روانشناسي با بيان اين كه تغيير مفهوم خانواده با اشتغال مادران در ذهن فرزندان تغییر مي كند گفت: فرزندان بیش از دیگران با همسالان خود سر می‌کنند و بیش از گذشته احساس تنهایی می‌کنند.

به گزارش خبر لنده،  صبح زاگرس به نقل سايت زنان استان كهگيلويه و بويراحمد(ايل بانو) از پیشرفت درجهان امروز آورده هایی را به دنبال داشته از جمله فاصله ی زن از خانه و دستیابی وی به بازار اشتغال،که این خودنهاد خانواده را که زیربنایی­ ترین و اولین نهاداجتماعی به شمار می ­رود با مسایل و چالش ­های مختلفی روبه ­رو کرده است،چالش‌هایی برای خود بانوان،فرزندان،خانواده و در نهایت جامعه در این میان فرزندان که قوای کمتری در مواجه با مشکلات دارند آسیب بیشتری می بینند.

 

ميترا رفيعي كارشناس ارشد روانشناسي در گفتگو با ايل بانو با اشاره به اشتغال مادران در بيرون از خانه اظهار داشت: در طی تحقیقات فراوانی به اثبات رسیده است عدم رضایت از زندگی در بین فرزندان مادران شاغل درصد بالایی را به خود اختصاص داده است و این اهمیت توجه بیشتر مادران شاغل به فرزندان را متذکر می شود.

 

وي مهم ترین تأثیر اشتغال زنان بر روابط میان مادران و فرزندان آنان بيان كرد و افزود:ايجاد مشکلات عاطفی رفتاری اشاره کرد که این اختلال ها به گونه های متفاوتی از جمله شکست تحصیلی، طردشدگی اجتماعی، یا ضعف عزت نفس خود را نشان می دهند.

 

وي تصريح كرد:فاصله عاطفی از فرزند، کاهش نفوذ مادر در تابعیت پذیری فرزند، رفتارهای تربیتی خارج از تعادل، عدم نظارت مستقیم بر فرزندان و غفلت از نیازهای آنان،کم رنگ شدن نقش مادر به عنوان الگوی جنسیتی برای دختران و دوگانگی در تربیت فرزندان از دیگر عوارض اشتغال است.

 

سلامت رواني و عاطفي كودك در گرو حضور فيزيكي مادر است

رفيعي به پيوند ناگسستني میان رشد عاطفی فرزند و دامان مادر در سه سال نخست زندگی، اشاره كرد و بيان داشت:سلامت روانی و عاطفی كودك در گرو حضور فیزیکی مادر است.

 

وي تصريح كرد:رابطه‌ی مبتنی بر دلبستگی کودک با مادر،زیربنای شخصیت اوست و در صورت فقدان یا ناکافی بودن این دلبستگی، کودکان به‌ویژه پسران به اشخاصی تبدیل خواهند شد که در ایجاد رابطه‌ی معنی‌دار با دیگران توانایی ندارد.

 

كارشناس ارشد روانشناسي اظهار كرد:مادر شاغل ناچار به سپردن فرزند خود به مهد کودک و یا تنها گذاشتن وی در خانه‌اند در این صورت، فرزندان به‌جای آن که ارزش‌ها و الگوهای خود را از والدین دریافت کنند،از نهاد‌های رسمی در رسانه‌ها تأثیر می‌پذیرند و ارتباط عاطفی کمتری با مادر برقرار می‌کنند.

 

وي رشد عقلی فرزند را منوط به رابطه‌ی عاطفی مادر و فرزند دانست و تأكيد كرد:در دسترس بودن مادر برای فرزند مسئله‌ی مهمی است و فرزندان از این که به خانه بروند و مادر را نبینند، دچار اضطراب می‌شوند.

 

رفيعي به با تأكيد بر اين كه رابطه‌ی عاطفی میان مادر و فرزند در سلامت روانی و تعامل رفتاری مادر در بر تربیت فرزند تأثير مي گذارد خاطرنشان كرد: مادران شاغل گاهی به علت نگرانی از عدم حضور در کنار فرزندشان احساس گناه می کنند که این احساس منجر به اضطراب و در نهایت، لطمه به کار و رابطه ی مادر و کودک می شود و به صورت پرخاشگری، توجه بیش از اندازه به کودک بروز می کند.

 

وي با بيان اين مطلب كه تغيير مفهوم خانواده با اشتغال مادران در ذهن فرزندان تغییر مي كند يادآور شد: این فرزندان بیش از دیگران با همسالان خود سر می‌کنند و بیش از گذشته احساس تنهایی می‌کنند. با حضور نداشتن پدر و مادر در خانه، فرزندان تنهایند و هیچ بزرگ‌تری بر کار آنان نظارت ندارد.

 

حضورنداشتنِ والدين در خانه عامل بسياري از ناهنجاري ها وارتباطات جنسي مجازي مي شود

كارشناس ارشد روانشناسي حضور نداشتن پدر و مادر در خانه را يكي از عوامل مهم در افزايش ناهنجاري ها بيان كرد و گفت: اين حضور نداشتن آزادی عمل بیشتری به فرزندان به‌ویژه نوجوانان می‌دهد که با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژی‌های ارتباطی،توسعه‌ی آپارتمان‌نشینی و کاهش شمار فرزندان و در نتیجه خلوت بودن محیط خانه،احتمال بروز رفتار‌های ناهنجار به‌ویژه روابط جنسی با محارم و غیرمحارم و ارتباطات جنسی مجازی،به‌ویژه در سنین نوجوانی را افزایش می‌دهد.
 

راه كارهاي مهم جهت كاهش اثرات اشتغال زنان

وي به راهكارهاي مهم جهت كاهش اثرات منفي اشتغال زنان اشاره كرد و بيان داشت:با توجه با این­که کار زن در برخی مواقع یک ضرورت انکارناپذیر تلقی می­شود چنان­چه توأم با برنامه­ریزی و تقسیم­بندیِ صحیح اوقات خود باشد، زمینه برای رشد آموزشی و تحرک شغلی در محیط­های کار  و محیط خانواده فراهم می­شود، در اين صورت اشتغال زن نه تنها به انسجام خانواده آسیب نمی­رساند، بلکه موجب کارکردهایی مثبت در خانواده می­ شود.

 

رفيعي استفاده از خدمات مشاوره­ای جهت پیش­گیری از استرس­های شغلی و تأمین بهداشت روانی زن برای سازگاری مؤثر با زندگی خانوادگی را يكي ديگر از راهكارهاي مهم جهت كاهش اثرات منفي اشتغال زنان برشمرد و ابراز داشت:با توجه به پدیده ی «دل­بستگی» و نیاز خاص کودک به مادر در سال­های اول و دوم زندگی،به کلیه­ی مادران شاغل توصیه می­شود که حتیالامکان، به ویژه در سال اول زندگی کودک، از رفتن به سر کار خودداری كنند،از اشتغال تمام وقت اجتناب ورزیده به صورت نیمه وقت شاغل شوند.

 

وي با بيان اين كه رضایت و علاقه­ی شغلی مادر عامل بسیار مهمی است که عوارض احتمالی ناشی از اشتغال و نیز جو عاطفی خانواده را تحت تأثیر قرار می­دهد تصريح كرد: از اشتغال به کارهایی که به آن علاقه نداشته،یا در آن مهارت ندارند اجتناب ورزند،اصلاحات فرهنگی به منظور برجسته شدن و کارآمدی نقش مادری و همسری زن و قرار گرفتن فعالیت­های دیگر در اولویت­های بعدی از ديگر عوامل مهم در كاهش اثرات منفي اشتغال زنان است.

 

اين روانشناس تأمین حداقل معیشت برای افراد سرپرست خانواده به منظور عدم اضطرار همسران به شرکت در فعالیت­های اجباری درآمدزا،توسعه­ی مشاغل خانگی،ایجاد مشاغل نیمه وقت و انعطاف­پذیر برای زنان را از ديگر راه كارهاي مهم براي كاهش اثرات منفي اشتغال زنان برشمرد و گفت:کمک به تشکیل تعاونی­های مصرف محلی و حمایت از آنان، پرهیز از تجمل گرایی و رعایت اعتدال و قناعت در هزینه ها و مخارج زندگی از ديگر راه كارها است.

 

وي در پايان گفت:جدی تر شدن بحث دور کاری و درنظرگرفتن الویت برای دور کار شدن زنان، به خصوص مادران دارای فرزند کوچک،حذف کشیک های غیر ضروری در ساعات شب برای زنان،جدی گرفتن بیمه زنان خانه دار و تقسیم کار بین اعضای خانواده مي توانند راه كارهاي مناسبي براي كاهش اثرات منفي اشتغال زنان در خانواده و جامعه باشند.

 

انتها پيام/س