کدخبر: ۷۰۶۷۰
۲۵ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۹
چاپ

ستار هدایت خواه :

بی حجابی؛ پایمال شدن شخصیت زن و ارزش واقعی زن است

برهنگی، ارزش زن را از بین می برد و او را تا حد یک کالا و یک جنس پست می کند، زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان می گذارد و آن چه را که به جنسیت او مربوط می شود به کوچه و بازار می کشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبر لنده،  صبح زاگرس به نقل ازسایت زنان استان کهگیلویه و بویراحمد(ایل بانو)برهنگی، ارزش زن را از بین می برد و او را تا حد یک کالا و یک جنس پست می کند، زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان می گذارد و آن چه را که به جنسیت او مربوط می شود به کوچه و بازار می کشد،در حقیقت می خواهد با تکیه بر زنانگی خود جایی برای خود در جامعه باز کند نه با تکیه بر انسانیت خویش.

 

در واقع او بدین ترتیب اعلام می کند که آن چه برای او اصیل است زن بودن اوست. نه انسان بودن و نه اندیشه و لیاقت و کارایی او. چنین زنی قبل از همه  اسیر خود است. او به مغازه داری شبیه است که دائماً در فکر تزیین و تغییر دکوراسیون ویترین مغازه است و این اندیشه به او مجال آرزوهای بزرگتر را نمی دهد.

 

اگر زن حجاب نداشته باشد هر گونه توجهی که به او شود جنبه شهوانی دارد و در نتیجه ارزش های واقعی او هم فراموش می شود و به همین جهت تا جاذبه ای ظاهری دارد مورد توجه است و همین که این جاذبه ظاهری از بین رفت، احساس غربت و پریشانی می کند. چند سال پیش(قبل از انقلاب) در یکی از مجلات نامه ای خواندم از زنی تحصیل کرده که نوشته بود: به هر کجا رفتم که شغلی پیدا کنم، قبل از این که به دانش و تخصصم توجه کنند به ظواهر اندامم!توجه می کردند. آری بی حجابی این چنین ارزش های واقعی شخصیت یک زن را می پوشاند و نمی گذارد همان گونه که هست مطرح شود.

 

به هر حال مسئله ابتذال زن و سقوط شخصیت او به عنوان یکی از پیامدهای بی حجابی حائز اهمیت فراوان است.هنگامی که جامعه،زن را با اندام برهنه بخواهند،طبیعی است روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی های افزون تر از او داردو هنگامی که زن را از طریق جاذبه های جنسی اش وسیله ی تبلیغ کالاها و دکور اتاق های انتظار و عواملی برای جلب جهان گردان و سیاحان و مانند آن ها قرار بدهند، در چنین جامعه ای شخصیت زن تا سرحد یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط می کند و ارزش های والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می شود و تنها افتخار او جوانی و زیبایی و خودنمایی اش می شود.

 

به این ترتیب مبدل به وسیله ای خواهد شد که برای اشباع هوس های سرکش یک مشت آلوده ی فریب کار و انسان نماهای دیو صفت! در چنین جامعه ای چگونه یک زن می تواند با ویژگی های اخلاقی اش،علم و آگاهی و دانایی اش جلوه کند و حائز مقام والایی شود؟؟(تفسیر نمونه،ج1،ص 445)

 

هر قدر زن از شخصیت معنوی و زیبایی های درونی برخوردار باشد،به همان میزان خود را از به نمایش گذاشتن زیبایی های ظاهری و جسمانی و خودنمایی وتن آرایی بی نیاز می بیند. همان گونه که حجاب رمز پاکی و بازیابی شخصیت زن مسلمان است،چنین زنی دیگر در خود کمبودی احساس نمی کند،و ارزش خویش را در تن آرایی و لباس های رنگارنگ و حرکات هوس انگیز،نمی داند. در مقابل زنان فاقد شخصیت و بدحجابی که به نمودهای ظاهری و تجمیل و تنوع و زیورآلات جالب تر و کفش و لباس شیک تر می پردازند، از آن قشر زنانی هستند که از سرمایه های معنوی، محرومند و جمال معنوی برای آنان نامفهوم است،اینان کمبود خویش را بدین گونه جبران می کنند و عطش شخصیت یابی را از این طریق فرو می نشانند.(حجت الاسلام محمد تقی رهبر،حجاب و آزادی)

 

از دیدگاه روان شناسی نیز،میل شدید به خودنمایی و جلب توجه دیگران در زنان،نشانه ی توقف شخصیت زن در مرحله ی نفس بهیمی و دلیل روشنی بر توقف رشد روانی زنان و دختران در مرحله ی گیرندگی و گیرندگی فعال و مانع از رشد و رسیدن به مرحله تعیین هویت کامل انسانی است. و این مهمترین مسئله ای است که باید به آن توجه کرد. تمایل پایان ناپذیر جلب توجه مردان توسط زنان، از خویشتن داری طبیعی جلوگیری کرده، و رشد روانی را در مرحله ی نفس بهیمی متوقف می کند.

 

متأسفانه امروز در اکثر جوامع بشری این توقف شخصیت به عناوین مختلف تشویق و تبلیغ می شود. عرصه کردن زنان بی بندوبار و عشوه فروش برپرده ی سینما یا تلویزیون و ایده آل کردن زندگی آنان و از بدترین نمونه های هستند که دختران را از رشد به مرحله ی بلوغ روانی باز می دارند.

 

گفتنی است که سازمان های تبلیغی تولید کنندگان لوازم آرایشی، مدل سازان، سازندگان موتورها و ماشین های ورزشی هر یک به نوعی از این توقف شخصیت کثیری از افراد جامعه، بالاترین سود را می اندوزند و با استفاده از عطش جلب و نفوذ زنان و مردان به فروش تولیدات خود می پردازند. زنانی که اسیر چنین توقف شخصیتی هستند بلااراده و بدون احتیاج به سوی خرید انواع لباس ها و لوازم آرایش رو می آوردند تا خود را تسکین دهند و برای جلب این و آن آماده تر سازند.(دکتر شهریار روحانی، آیا حجاب ضرورت دارد؟)

 

مد پرستی و بی حجابی منشأ رذایل اخلاقی و آلودگی باطنی است

باز هم تأکید می کنیم که ابتذال در لباس، ابتذال در اخلاق، می آورد و مد پرستی و هواپرستی را در پی دارد. چه بسیار افرادی که به سبب هیأت ظاهر و پوشش خویش دچار بیماری های اخلاقی، ایمان سوزی، چون: کبر و غرور و عجب و حیا می شوند و چه بسیار کسانی که به خاطر مدپرستی که منشأ جز هواپرستی ندارد، در دام انواع مفاسد و معاصی گرفتار می آیند.

صادق آل محمد(ص) هنگام بیان ویژگی های لباس مطلوب مومن، وی را از پوشیدن لباس های که رذایل اخلاقی چون عجب، ریا و تکبر از آن ها پدید می آید منع می کند و می فرماید: ولایملک فیها الی العجب والریاء والتزین والمفاخره و الخیلاء فانها من آفات الدین و مورثه القسوه فی القلب. لباست لباسی نباشد که تورا به گناه خودپسندی،ریا، آراسته نشان دادن،مباهات بر دیگران،فخرفروشی و تکبر، آلوده کند که تمام این ها از آفات دین و موجب سنگ دلی است.

از این روایت معلوم می شود که پاره ای از لباس چنین خاصیت و پیامدهای سوئی را به همراه دارند.

امام عارفان در ادامه ی بیان تأثیر لباس بر باطن آدمی چنین می فرماید:

بالجمله همانطور که ماده و جنس لباس،پرقیمت و پرزینت بودن آن را در نفوس تأثیر است از این جهت حضرت امیر فرمود:کسی که لباس عالی بپوشد لابد است از تکبر،ولابد است برای متکبر آتش در هیأت و طرز برش و دوخت آن آثاری است که گاه شود که انسان به واسطه ی آن که لباس خود را شبیه به اجانب نموده، عصبیت جاهلانه پیدا کند نسبت به آن ها و از دوستان خدا و رسول منزجر و متنفر شود و دشمنان آن ها محبوب اوگردند.

از این جهت است که به حسب روایت از حضرت صادق(ع) روایت شده است:خدای تبارک و تعالی به یکی از انبیاء وحی فرمود که به مومنین بگو نپوشید لباس اعداء مرا و نخورید همچون دشمنان من،و مشی نکنید هم چون دشمنان من، تا دشمن من شوید چنان چه آن ها دشمن من هستند و همانطور که لباس های خیلی فاخر را در نفوس تأثیر است لباس های خیلی پست را چه در ماده و جنس، و چه در هیأت و شکل، در نفوس تأثیر است.

زیان های اقتصادی بی حجابی و مدپرستی

از نتایج تأسف آور شکستن حصار عفاف و خروج از مرز پوشش اسلامی این است که دختران و زنان به تقلید از غرب و غربیان نه تنها گویا از طرف غرب مأمور انحطاط اخلاق جوانان و رکود فعالیت های ثمربخش هستند، بلکه یگانه مصرف کننده و مصرف ساز کالای غرب هستند. این جا است که درک می کنیم چرا استعمار غرب برای بیرون آوردن زنان از حریم پوشش اسلامی تلاش می کنند.

نظام سرمایه داری غرب برای ایجاد بازار بیشتر و به دست آوردن مواد اولیه ی ارزان تر و در نتیجه تحصیل سود بیشتر نیاز به گسترش هر چه افزون تر بازار مصرف دارد. از این رو است که هر روز با کمک دانشمندان علوم مختلف و با مطالعه بر روی حالات درونی بشر و جوامع انسانی  نیازهای کاذب ایجاد کرده و خود در صدد پاسخ گویی به آن ها بر می آید و در این میان برای دست یابی به اهداف پلید خود سعی در بهره کشی از وجود زن نمود اما نه از نیروی بدنی و قدرت کار زن، بلکه از نیروی جاذبه و زیبایی او و از گرو گذاشتن شرافت و حیثیتش و از قدرت  افسون گری او در تسخیر و تخدیر اندیشه ها و اراده ها در تحمیل مصرف کننده و شاه کلید این از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان بود تا بدن وسیله در ایفای نقش خود،یعنی در اشاعه و تبلیغ کالاهای مصرفی و آرایشی آزادتر و موفق تر باشد.

بدین ترتیب زنان مسخ شده که بایستی نقش مربیان و معلمان، و نقش پرستاران فکری و روحی و اخلاقی افراد جامعه را بازی کنند. به برده هایی رام و مطیع و کنیزانی مدرن تبدیل شدند که مهمترین هنرشان خودآرایی و خودنمایی و به نمایش گذاشتن مدهای مختلف لباس و وسایل آرایشی در کوچه و خیابان ها بود.به حکایت روزنامه رستاخیز مورخ 13 اسفند 1354: تعدادی از زنان ظاهراً به عنوان پیشخدمت یا گارسون و باطناً برای جلب مردان مجرد و پولدار در بارها به استخدام در می آیند. این زنان نقش تونل ارتباطی را دارند که پول را از جیب مشتری از همه جا بی خبر به صندوق صاحب سودجو و طماع بار می برند.

 می گویند: یک عالم اقتصاد در آلمان غربی(سابق) از گروهی از زنان پرسید: چه باید کرد تا این همه وقت و پول کشور صرف خود آرایی زنان نشود؟ در پاسخ گفتند:فقط یک کار و آن عبارت است از نابینا کردن همه ی مردان(دکتر احمدبهشتی، حجاب در اسلام)

انتهای پیام/ ز.ح