کدخبر: ۶۹۶۵۵
۰۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۳۸
چاپ

بویرخبر منتشر کرد؛

گفت و گوی خواندنی با مستندساز و رزمنده کهگیلویه بویراحمدی هشت سال دفاع مقدس

رضا منطقی مستندساز و رزمنده کهگیلویه و بویراحمد هشت سال دفاع مقدس است که در اوایل جنگ با عشق و علاقه برای پاسداری از حریم خاک و ناموس خود به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل شتافت و امروز بعد از بیست‌وچند سال از آن فداکاری‌ها، روایتگر روزهای به‌یادماندنی سلحشوری رزمندگان دفاع مقدس است.

به گزارش خبر لنده،  صبح زاگرس به نقل از خبرنگار بویرخبر، هنوز ۱۶ سالش کامل نشده بود که به‌صورت داوطلبانه وارد تیپ امام حسن (ع) بهبهان شد و به با عزمی راسخ راهی جبهه‌های جنگ و آرزوی دیر نه اش شد .

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

به ما می‌گفت از عنایات امام زمان(عج)  در جبهه زیاد دیده است، گاهی حتی گلوله ترکش که چند تا از آنان را به یادگار داشت،پیراهنش را سوراخ می‌کرد، اما به او اصابت نکرده و فقط یک ‌باردستش را مجروح کرده است.

وقتی عکس‌های گرفته‌شده از عملیات‌های مهم جنگ هشت‌ساله و مهم‌تراز همه، والفجر8، بد، خیب، کربلای 5 را به ما نشان داد، اشک در چشم‌هایش حلقه زدد و به ما ‌گفت، رزمندگان اسلام آن روز برای آسمانی شدن آمده بودند، نه برای فانی شدن، آن‌ها برای عشق آمده بودند ،عشق به رهبری و به مملکت خود،  نه برای جاه و مقام و رسته.

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

رضا منطقی ،عاشق روزهای سخت و پیر شده روزهای فعل، از آرزوهایش  می‌گوید، در زیر مصاحبه‌ای خودمانی داریم با سرهنگ بازنشسته سپاه پاسداران، رضا منطقی صاحب عکس‌های به یادگار مانده از هشت سال دلاوری در جبهه حق علیه باطل که بیشتر از همه برای ما ماندگارتر است.

 

به‌عنوان اولین سؤال بفرمایید کی به جبهه اعزام شدید؟

با عرض سلام به همه‌ی رزمندگان تیپ امام حسن(ع) و از همه مهم‌تر تیپ 48فتح با فرماندهی سرلشکر شهید سیف‌الله حیدر پور،اواسط سال 60بود که برای تحصیل به بهیان رفته بودم که در همان موقع برای اعزام به جبهه، به تیپ امام حسن (ع)بهبهان برای اعزام به جبهه مراجعه کردم؛ اما چون سنم کم بود بعد از اعزام و گذراندن دوره‌های مقدماتی پاسداری یک سال ما را به بیت امام در تهران برای حفاظت و حراست فرستادند.

کی به جبهه اعزام شدید؟

بعد از یک سال مأموریت در بیت امام، داوطلبانه برای رفتن به جبهه شروع به ثبت‌نام کردیم و در آن موقع بود که بیشتر مسئولان به ما می‌گفتند ،اینجا هم جبهه‌ی دیگری است،اما بودن در خط مقدم و دوشادوش رزمندگان جنگیدن، خودش حال و هوایی دیگری داشت.

 

درست سال 62بود که به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل رهسپار شدم و به تیپ مستقل المهدی که تیپی مستقل از بچه‌های رزمنده استان مازندران و استان کهگیلویه بویراحمد بود ملحق شدم.

 

دلیل روی آوردن شما به عکاسی چه چیزی بود؟

 در اولین روزهای اعزام به جبهه و بعد از الحاق به تیپ المهدی، من را به سمت مسئول فرهنگی و سمعی بصری تیپ  منصوب کردن دو به همین خاطر بود که در همان روزها به حرفه عکاسی و مستندسازی از رزمندگان و عملیات‌های صورت گرفته روی آوردم.

 

عکاسی را به‌صورت آماتور دنبال می‌کردید یا حرفه‌ای؟

 بیشتر به‌صورت آماتور،چون در آن موقع فقط به علت علاقه زیادی که به عکاسی و ثبت وقایع جنگ داشتم به این قسمت از دبیرخانه تیپ رفته بودم.

 

دوربينتان چه بود؟

امکانات آن‌چنان‌که بایدوشاید برای ما مهیا نبود و در اوايل از دوربين لوبی تل با حلقه فیلم‌های 36 فرمي عكس می‌گرفتم. اما بعدها دوربين ياشيكا تهيه نمودم و بيشتر عکس‌ها را با اين دوربين گرفتم.

 

چند سال در جبهه‌های جنگ حضور داشتند؟

 

از سال 60تا اواخر جنگ به‌صورت مداوم در جنگ بودم و شاید به‌صورت تقریبی بیش از 38ماه در جبهه بودم.

 

آیا در جبهه عکسی از سرداران معروف و به نام دفاع مقدس گرفتید؟

در آن زمان هر گردان و لشکری عکاسان مخصوص خودش را داشت و این عزیزان زحمت این کار را می‌کشیدند، اما من بیشتر درآن زمان با سرداران بزرگی همچون سردار قربانی، سرلشکر حیدرپور، سردار هاشمی، سردار عظیم فر، سردار کاوه، سرداریزدان پناه، سرداررودکی و سردار فضلی از فرماندهان بزرگ جبهه‌های دفاع مقدس  در گنجینه افتخارات دفاع مقدس عکس هایی  به یادگار گرفته ام.

http://boyerkhabar.ir/sites/default/files/fullimages/1393/07/06/5poi_228.jpg

در گنجینه‌تان چه تعداد عكس از فداکاری های رزمندگان اسلام در دفاع مقدس وجود دارد؟

تعداد آن‌ها به بيش از 4000 عدد می‌رسد، که بیشتر صحنه‌های عملیات‌های بزرگ دفاع مقدس ازجمله والفجر 8و کربلای 5 که با حضور رزمندگان دلاور این استان گرفته‌شده است ،می‌باشد.

 

از عملیات والفجر هشت گفتید،همه می دانند که این عملیات بزرگ‌ترین عملیات ازنظر فرماندهی و سازمان‌دهی در جهان است، بیشتر این عملیات برای ما بگوید؟

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

درست سال 63بود که از تیپ المهدی برای ثبت واقع و سمعی بصیری در جنگ به لشکر ویژه کربلاملحق شدم، در همان زمان بود که عملیات بزرگ والفجرهشت که منجر به گرفتن فاو ازعراقی‌ها شد ،صورت پذیرفت.

 

عملیات بزرگ والفجر هشت به فرماندهی سردار قربانی و فرماندهی محور که بر عهده سردارحیدرپور بنیان‌گذار تیپ مردمی  48فتح استان کهگیلویه بویراحمد بود، صورت گرفت که بیشتر رزمندگان این عملیات از رزمندگان این استان بودند.

 

این عملیات بیش از 60روز طول کشید و ما توانستیم قدرت خودمان را به دشمن متجاوزگر دیکته کنیم و حتی توانستیم بیشتر مناطق استراتژیک عراق در منطقه فاو را از آنان بگیریم.

 

از آن لحظات اگرخاطره‌ای در ذهن خود دارید برای ما بگویید؟

تمام لحظه‌به‌لحظه‌های دفاع مقدس خاطره است، شما فکرکنید جوان‌های آن روز انقلاب باچه نیتی و با چه هدفی در میان این‌همه بمب، خمپاره و گلوله دست‌به‌کارهای بزرگ با دست‌خالی می‌زدند.

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

جوان‌هایی بودند که تازه می‌خواستند ازدواج کنند اما مبارزه به دشمن را به زندگی خود ازنظر معنوی ترجیح می‌دانند ،انگاربه آن‌ها الهام شده بود که این جنگ نیست، یک دفاع مقدس است، رفتن به قله‌های افتخار است،این است که جنگ هشت‌ساله به دفاع مقدس شهرت یافته است.

 

اگر بخواهید رزمندگان را تفسیر کنید چگونه تفسیر خواهید کرد؟

فقط در یک کلمه باید گفت، آن‌ها فرشته های بودند که برای حراست از این سرزمین آمده بودند.

 

از عملیات‌های حضورداشته خود بگویید، چه عملیاتی باعث غرور شما شد؟!

در اصل ما آغازگر جنگ نبودیم، بلکه برای حراست از نام و ناموس خود دفاع کردیم، نه جنگ. یادم هست در عملیات کربلایی پنج بود که برای خون‌خواهی شهیدان عملیات کربلایی چهار همه رزمندگان قول انتقام‌گیری خون ریخته شده جوانان رزمنده این مرزوبوم را به هم دیگر داده بودند، در همین عملیات بود که بیش از 7000هزار اسیر گرفتیم که تبعه 15کشور بودند.

http://boyerkhabar.ir/sites/default/files/fullimages/1393/07/06/5poi_228.jpg

رفتار رزمندگان با اسراء چگونه بود؟

در عملیات کربلای چهار بود که اسیری را دیدم که می‌گفت اسلام واقعی در ایران است،وقتی از آن جویای این حرف شدم به من گفت، فرماندهان ما به ما گفته‌اند اگر شما اسیر شدید ایرانی‌هاشمارا خواهند کشت، اما ما الآن اینجا می بنیم همان‌ طور که ایرانی‌ها با نیروهای خود رفتار می‌کنند،  حتی با ما همان رفتار رادارند.

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

یک خاطره از آن روزهای برایمان بگویید؟

وقتی از زمان جبهه و جنگ صحبت می‌شود بیشتر خاطرات شهدا جلوه‌گرمی‌شود، برخی از فرماندهان زمان دفاع مقدس برای بالا بردن روحیه رزمندگان با آن‌ها بسیار شوخی  می‌کردند. یادم هست رزمنده‌ای بود که مدتی در دژهای خرمشهر و در عملیات والفجر هشت باهم بودیم و عراقی‌ها از این رزمنده ایرانی بسیار می‌ترسیدند و نام او را حسین گوش‌بر گذاشته بودند.

 

یک روز که در فا و بودیم و ما در حال پاک‌سازی و از بین بدن خاک‌ریزی‌های دشمن بودیم ،حسین رزمنده به ما گفت، که صدام را می‌بیند، اما در اصل آن مجسمه صدام بود، با چند آرپیچی مجسمه این ملعون را فروریخت و با فروریختن این مجسمه صدای الله‌اکبر و صلوات رزمندگان بلند شد، خاطره خوبی برای ما بود که دیدم یک رزمنده هم استانی توانسته با چه شهامتی بزرگ خاک‌ریزهای دشمن را در فاصله چند پایی خودش بزند.

 

 اگر بخواهید از صحنه‌ها و معنویات آن دوران بگویید، چه چیزی را بازگو خواهید کرد؟

صحنه‌های مختلف آن روز از اول جنگ گرفته تا پایان جنگ بسیار فراوان است،فقط این نبود که معنویت رزمندگان بر دفاع مقدس اثر بگذارد، بلکه دفاع مقدس هم در معنوی کردن رزمندگان اسلام نقش داشت، که شاید ما کمتر به آن توجه کرده‌ایم.

 

اینکه امام فرمودند جبهه‌ها یک دانشگاه است، دانشگاه تعالی و رشد بود، دانشگاهِ رسیدن به مقصد بود، دانشگاه یافتن صراط مستقیم و حرکت بر آن صراط مستقیم بود.

http://boyerkhabar.ir/sites/default/files/fullimages/1393/07/06/3259pooo_788.jpg

این لایه دفاع مقدس برای ما بسیار قابل‌توجه است، دفاع مقدس توانست جوانان ما و مردم ما را به‌گونه‌ای بسازد که نه‌تنها در دهه اول بلکه در دهه‌های بعد هم جزو حافظان اصلی انقلاب اسلامی باشند و درراه حفظ انقلاب  دیگران به‌تبع از آن‌ها،نقش‌آفرین  باشند که مثال این عزیزان شهید احمدی روشن ها و تهرانی مقدم هاست.

 

چطور رزمندگان با شنیدن فتوای امام(ره) دارای قدرتی چند برابر می شدند؟

حقیقت این است که مدیریت امام بر کل انقلاب و ازجمله بر دفاع مقدس نشأت گرفته از همان ولایت تشریعی خدا بود.

 

لذا در تحلیل و تبیین آن به‌راحتی نمی‌شود به همین اندیشه‌های خودمانی اکتفا کرد.این‌یک واقعیت است که باید بگوییم پیروزی ما در جنگ،معجزه‌ای آسمانی بود و کشوری که در اول جنگ مورد تجاوز دشمن قرا با داشتن هیچ امکاناتی قرار می گیرد در پایان روزهای جنگ بیشتر مناطق استراتژیک دشمن غاصب را تصرف می کند، خودش نشان دهند یک معجزه و مدیریت در عرصه جنگ سخت است.

 

درباره دستاوردهای دفاع مقدس نظرتان چیست آیا به اهدافمان رسیدیم؟

اینکه فرمودید آیا به هدفمان رسیدیم، ما هدفی نداشتیم، دشمنی به ما حمله کرده بود باید در مقابلش می‌ایستادیم، انقلابمان و نظاممان را حفظ می‌کردیم این هدف ما بود نه چیز دیگری.

 

 دشمن نتوانست یک وجب از زمین ما را بگیرد و ذره‌ای به انقلاب ما آسیب برساند، این بزرگ‌ترین پیروزی رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس بود، چون اجازه ندادیم که دشمن بتواند به اهدافش برسد و حتی او را ناتوان و ذلیل و پشیمان کردیم.

 

از دوران جنگ چه چیزی را به یادگار برداشته‌اید؟

از آن دوران باید گفت ،تمام لحظه‌به‌لحظه آن افتخار و یادگار برای ماست ،اما به‌غیرازعکس و فیلم‌های آن یک یادگاری دیگر دارم ، چیزی رادارم که هرروز با دیدنش گریه‌های بسیارمی کنم و آن ترکشی است که  دوست رزمنده من که از زمان انقلاب تا موقع شهادتش با من بود را شهید کرد.

 

حال و هوایی رزمندگان در آن زمان چگونه بود؟

یادم هست ،یک رزمنده جوانی بود که یک ترکش سنگین به سرش اصابت کرده بود و بیشتر مغز سرش از آن ناحیه ضرب‌خورده بیرون زده بود ،اما در کمال ناباوری می‌خندید و اشک شوق می‌ریخت.

 

آیا از برخورد گلوله ،خمپاره و گلوله هایی که به سمت شما شلیک می‌شد، هراسی داشتید؟

ما در آن زمان آن‌چنان دگرگون‌شده بودیم که گلوله برای ما مانند شکلات بودة، اصلاً خمپاره و گلوله توپ برای ما معنا و مفهومی نداشت، بلکه این موضوع برای ما مهم بود، که برای حراست از وطن در مقابل دشمن متجاوز گرد ایستاده بودیم.

 

از قطعنامه 598 و حال هوای رزمندگان در آن دوران بگویید؟

در روزی که این خبررا برای ما گفتند، همه ما تعجب کردیم که چرا ؟! خوب برای ما جای سؤال بود که برای چه چیزی ما باید صلحی را بپذیریم که دشمن خودش به ما حمله کرده است.

 

بعضی از رزمندگان با شنیدن این خبر سردرگم کشته بودند و برخی دیگر اشک می‌ریختند که چرا نتوانسته‌اند به آن مقصود خودشان برسند؟

 

چند کلمه می‌گوییم هرچه به ذهنتان رسید بگویید؟

تیپ امام حسن(ع):ازخودگذشتگی

عکاسی جنگ: خلق لحظه‌های زیبای بهشت

امام خمینی(ره):فرشته روزهای سخت ایران

عملیات والفجر8:پرواز بر بال فرشتگان

قطعنامه 598: با ناراحتی،خبری ناراحت‌کننده همراه با حکمت

رضا منطقی: جامانده‌ای از قافله‌ای عشق

اروندرود:دریای خون رزمندگان

هشت سال دفاع مقدس:هشت سال دلاوری برای اسطوره شدن

 

آخرین حرفهای رضا منطقی به‌عنوان یک بسیجی بی‌مقدار چیست؟

آخرین حرف من این است که چرا ما دنبال نیروهای ارزشی خود نباشیم؟تلقی من این است که ما الآن هم نیاز به این فرماندهان دوران طلایی انقلاب یا همان دفاع مقدس داریم، اسوه‌های دوره دفاع مقدس مثل جهان‌آرا، مثل میثمی‌ها،باکری‌ها،باقری و آن عزیزان سبک‌بال برای الگو گرفتن  برای جوانان امروزی لازم است.

 

باید به این جوانان گفت امروز هم دفاع مقدس دیگری برپا است ،دشمن در کمین است و نباید جوانان عزیزفکر کنند رزمندگان در آن دوران لذت نمی‌بردند، جنگ برای کسانی که داخلش بودند شیرین بود،چون می‌دیدند برای خداست.

در آخر رضا منطقی چه خواهد گفت؟

 

در یک‌کلام جنگ تمام شد ولی دفاع همچنان باقی است؟!

 

گفتگو:سید روح‌الله اخلاقی

 

رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
 
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 
رزمنده مستند ساز رضا منطقی
 

رزمنده مستند ساز رضا منطقی

پربیننده ترین